تاریخ تجربیات بشر و نظامهای سیاسی هیچگاه در تعریف عزت، هویت و افتخار یک
ملت، صفحهای را در جایی برای انفعال و هراس از مقاومت قرار نداده و
همواره از اصل دفاع و حفاظت از هویت و منافع ملی به عنوان سرلوحه افتخار و
ماندگاری یاد کرده است.
ملتی که به دنبال حفاظت از استقلال و عزت، تمدن و حاکمیت تاسیسی خود
میباشد نمیتواند خود را فارغ از اصول امنیتساز و دفاع از ارکان حیات ملی
خود در برابر هرگونه تهدید تصویر نماید و آنانی که ملت خود را در وادی
سراب وابستگی تصویر و تفسیر میکنند، به یقین تصویری واهی و مجازی را
میسازند که با کوچکترین موجی از فشار و سرانگشتی از تردید، به راحتی از
صفحه تاریخ محو و به فراموشی سپرده میشود.
چه بسا ملتها و دولتهایی که در کشاکشهای منطقهای و جهانی به همین گونه
در دامان تردید و یا انفصال افتاده و ناگهان خود را در گردابهای سیاسی-
امنیتی خود ساخته دیده و شکست و سقوط خود را تجربه کردهاند.
چه بسا ملتها و دولتهایی که در شناخت دشمنان و خیانتهای محیطی و
پیرامونی خود غفلت و یا به انحراف کشانیده شده و بسیاری از فرازهای موفقیت و
سربلندی خود را واگذار و تجربیات ذلتباری از سقوط را پشت سر گذاردهاند و
چه بسا دولتها و ملتهایی که در ضرورت ایستادگی، استقامت و هنگامه
پایداری، شیرینی موقت آسودگی، رفاه و خوشنشینی را ترجیح داده و به هنگام
بیداری از آن خواب گران، از دست دادن بسیاری از دارائییها، غرور ملی و
تمدنی خویش را شاهد بودند.
و در مقابل صفحات تاریخ، ملتهایی را به یاد دارد که در برابر تمامی امواج
تغافل و زیادخواهی دولتهای استکباری با تکیه بر هویت ملی و اعتماد به نفس
در برابر مطامع و نفوذ آنان مقاومت کردند و توانستند با اتکاء بر هوشیاری و
وحدت و انسجام درونی خود پلکانهای ترقی و تعالی خود را پشت سر نهاده و
احیاگر تمدن دیرین خود باشند.
در عرصههای تمدنساز نیز رهبران و بزرگ مردانی را به یاد میآوریم که در
برابر تمامی تهدیدات، تهاجمات و فشارهای گوناگون، با درایت و توانمندی و
اتکاء به منابع قدرت درونی ملت خود، قوام و دیرینگی ملی خود را به عرصههای
جهانی کشانیده و اقبال و جذابیت جهانی را در پشتوانه تمدنی خود تجربه
میکنند.
رهبرانی که عرصههای دفاع و پیشبرد منافع ملت و کرامت بشری را شرط موفقیت
در مقابله با شیطان صفتی و تحمیل و زورمداری کسانی دانستند که ارضاء امیال
درنده خوی آنها، آثار جنایتباری را بر تارک مظلومیت و محرومیت جوامع
مستضعف بر جای میگذاشت.
رهبرانی که این موفقیت و توانمندی خود را مرهون به توکل و اتکاء به منبع
لایزال قدرت الهی میدانند و در نفحات و آموزههای این قدرت، تواناییهای
پوشالی قدرتهای بزرگ را در عرصه جهانی به شکست کشانیده و به تعبیری کتاب
تاریخ را دگرگون و بازنویسی کردند.
خدای بزرگ را شاکریم که در پناه ادعیه خاص حضرت بقیهالله الاعظم (سلام الله
علیها) جمهوری اسلامی ایران به عنوان طلایهدار یک تمدن بزرگ و قدسی با
اتکاء بر رهنمودهای رهبر عظیم الشان خود همچنان مسیر سلامت و صحت روابط
دولت و ملت خود را شاهد و همچنان در مسیر تداوم تدابیر و فرامین ایشان،
شرایط تضمین و تحقق منافع ملی را با صلابت و اقتدار دنبال مینماید،
اقتداری که متضمن امنیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار
انقلاب اسلامی و امالقری جهان اسلام شده و تمامی ارکان و حافظان این رسالت
قدسی را در کنار مولا و فرمانده خود فراهم و تقویت مینماید.
به یقین رمز موفقیت ملت قهرمان و پرافتخار ایران طرد همه شکافها و
آسیبهایی بوده است که موجب کاهش توان و سطح تأمین و تحقق سیاستهای ملی
اعم از سیاست خارجی و امنیت ملی بوده است که آنان را در دفع تهدیدات نظامی و
امنیتی موفق و کارآمده کرده و با تکیه بر همین تجربه که در دفاع مقدس موجب
سربلندی ملت انقلابی ایران گردیده دگر بار اجازه نخواهد داد که در صحنه
منطق و احقاق حق خود در مذاکرات هستهای که به منظور استفاده از فرصتهای
حاصله در رفع تهدیدات امنیت ملی شکل گرفته است که با فریبکاری توان دفاعی و
متعارف جمهوری اسلامی در محاق و در معرض آسیب قرار گیرد.
این برآورد نابجا و پرخطای دشمنان ملت بزرگ ایران است که تصور میکنند بر
اساس برخی از گمانهزنیهای نابجا میتوانند در برابر تایید حق مسلم این
ملت در بهرهگیری از توان صلحآمیز هستهای به حریم امن و حفاظت شده منافع
امنیت ملی کشور وارد شده و هرگونه حق دفاع در برابر تجاوزگری را از آنان
سلب کنند.
شاید تصور میکنند با این خیام خام بتوانند خود را از وضعیت اسفباری که
ملتهای منطقه با تکیه بر بیداری نایب اسلام فراهم آوردهاند، نجات دهند و
با بمباران و کشتار مردم مظلوم منطقه در سوریه، عراق، لبنان و یمن به
ادامه حیات جنایتبار خود ادامه و با فراغبال از بسته شدن بال پرواز انقلاب
اسلامی همچنان خود را بر منابع ارزشمند ملی این ملتها، صاحب اختیار و محق
قلمداد کنند.
هر چند که مجددا مایلم از تلاش سربازان و ارتش منظم دیپلماسی کشور در
پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی در صحنه سیاست خارجی کشور تقدیر نمایم ولیکن به
عنوان فرماندهی صاحب تجربه، آنان را در صحنه نبرد دیپلماسی از هرگونه
غافلگیری در برابر حریف مستکبر و پر فریب در صحنه کشاکش مذاکرات سیاسی و
هستهای برحذر داشته و ضمن هشدار چندین مسئله را با مخاطبان گرامی در میان
میگذارم.
مساله دفاع و امنیت ملی در گرو فهم مقاومت و ایستادگی
آمریکاییان بعد از بیانیه قرائت شده لوزان، دست به انتشار اطلاعیهای رسمی
در بیان مواضع باصطلاح توافق شده خود در لوزان زده و در این گزاره برگ
Fact sheet مدعی گردیدهاند که:
از طریق دسترسی و بازرسی به حوزههای موشکی و تسلیحاتی ایران محدودیتهایی در نظر گرفته میشود.
در ابتدا تصور میشود که این اصل به دنبال قاعده PMD (انحراف کارکردهای
هستهای به سمت فعالیتای تسلیحاتی) میباشد و لیکن با بررسی بیشتر مشخص شد
که این اختیارات فراتر از انحراف برنامههای هسته ای بوده و با سوء
استفاده از رویکرد جمهوری اسلامی ایران در حرمت ساخت بمب هستها ی خود را
به دروزاههای امن دفاعی کشور نزدیک کرده تا بتوانند در پناه آن سیاستهای
تسلیحاتی و راهبردهای نظامی همچون چنگ از راه دور خود را در نبردهای
احتمالی به عنوان عاملی برای چانهزنی و ادامهی فشارهای سیاسی - نظامی و
یا گزینههای مطرح مقابله با جمهوری اسلامی ایران مطرح سازند و یا به
فشارهای اجتماعی وجود چنین فناوری و قدرت بازدارندهای را با تردید مواجه
سازند.
اما ملیت ما فراموش نکردهاند که غرب چگونه در طی جنگ تحمیلی و تجاوزات
خاورمیانهای خود از همین فناوریها دیوارهای دفاعی کشور را مورد خدشه قرار
دادند.
- فراموش نکردهایم چگونه با موشکهای اگزواست تمامی خلیج فارس و خط انتقال انرژی را ناامن کردند.
- فراموش نکردهایم چگونه با موشکهای بالستیک، شهرها و مردمان مظلوم و بیدفاع کشور را به خاک و خون کشیدند.
- فراموش نکردهایم چگونه با پهپادهای بلند پرواز خود تمامی فضای حساس کشور را ضربه پذیر و مورد جمعآوری اطلاعاتی قرار دادند.
- فراموش نکردهایم بمبهای بونکر 14 تنی خود را برای حمله به تاسیسات حساس کشور آزمایش و هراس افکنی رسانهای را دنبال کردند.
- فراموش نکردهایم با تجاوزات هوایی خود در خلیج فارس و آبهای میهنی، سعی بر ناامین سازی هوایی کشور داشتند.
- فراموش نکردهایم چگونه با تحریک عوامل پنهان ترورسیم و فرقهای خود در
جوار مرزها، امکان استفاده از فناوریهای شناسایی علیه آنان را محدود ساخت و
با دستیابی مواجه ساختند.
- فراموش نکردهایم چگونه با کوچکترین پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر
منافع حقه خویش، گزینه نظامی و موشکی و حتی استفاده از سلاح هستهای را
علیه ملت قهرمان ایران گستاخانه مطرح نموده و سپس داعیه محدودسازی حق دفاع
کشورمان را نیز ارزو میکنند.
این هوشیاری تاریخی در دفع زیاده خواهیهای دشمن سبب شد که نخبگان علمی و
فرزندان انقلابی این ملت با تکیه بر فناوریهای بومی و اعتماد به نفس ملی
از آغاز جنگ تحمیلی به نفس ملی از آغاز جنگ تحمیلی تا کنون با نثار جان و
تلاش ایثارگری خود، حفاظی از امنیت و اطمینان را بر فضای کشور گسترانیدند و
هزینههای یک تهاجم نظامی از سوی دشمن را غیرقابل محاسبه نمودند. لذا
همانگونه که رهبری معظم انقلاب اسلامی در استمرار رهنمودهای خود در ادامه
مسیر مذاکرات به صلاح دولت و ملت ترسیم نمودند به مسئولان و کارگزاران
دفاعی و امنیتی ابلاغ فرمودند که:
- به هیچ وجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت بر حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند.
- به هیچ وجه مسئولین نظامی کشور ماذون نیستند بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی - دفاعی کشیده راه دهند.
- مطلقاً مسئولین نظامی کشور ماذون نیستند به بهانه نظارت و به بهانه بازرسی توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند.
مطلقاً توسعه دفاعی کشور، تواناییهای دفاعی کشور نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.
- به هیچ وجه نبایستی حمایت ما از برادران مقاومتمان در نقاط مختلف در
مذاکرات خدشهوارد شود. (نسبت محکم ملت در عرصه نظامی بایستی همچنان محکم
بماند و محکمتر شود.)
فرماندهی معظم کل قوا در بخش دیگری از بیانات خود که در جمع مداحان اهل بیت
علیه السلام در بیستم فروردین ماه عنوان فرمودند به نکات مهمی اشاره کردند
که ارزشهای امنیت ملی را برجسته و مورد تاکید قرار دادند و در این فرازها
رهبری معظم انقلاب را از به خطر افتادن امنیت ملی کشور ناشی از اعتماد بیش
از حد به دشمن قابل توجه بود. سعی کردهام در چند گزاره این ضرورتهای
توجه به امنیت ملی و انسجام مردم در پشتیبانی از نتایج و دستاوردهای انقلاب
اسلامی را از لسان معظم له در چند ماه اخیر بیان کنم:
- مراقب باشید لبخند فریب گرانهی دشمن به شما را دچار اشتباه و خطا نکند.
- وزارت خارجه یک ارتش منظم دیپلماسی در مساله سیاست خارجی است. دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی در قالب یک سازمان مواظب و منظم.
- در صلاحیتهای این سازمان (دیپلماتیک) بدون هوش و مهارت و پایبندی عمیق و
صادقانه به آرمانها و اهداف قطعاً نمیتواند موفق باشد (هوشمندی راهبردی
تامین کننده اقتدار واقعی از سوی دستگاه دیپلماسی است)
- طرف مقابل اهل فریب، دروغ، عهدشکنی و حرکت در خلاف مسیر صحیح است نمونه
آن صدور بیانیهای چند صفحهای دو ساعت از پایان مذاکرات بود که مخدوش، غلط
و در اغلب موارد خلاف واقع بود. (امنیت ملی پدیدهای هوشیارانه و ضد
غافلگیری ملی شکل میگیرد)
- مساله هستهای بهانه است و آمریکاییها زمانی از خصومت دست برمیدارند که
ملت ایران به ملتی منزوی، بیاعتبار و بیاحترام تبدیل شود. (هویت امنیت
ملی هر کشور در گرو تامین ارامش و عزت ملی است)
- ایران امروز به نظر من قدرتمندتر از آن است که بخواهد با کشورهای غربی و
آمریکا تن به یک توافق بد بدهد (تمامی تحولات در حوزه مدیریت امنیت ملی
میبایستی متناسب با شان قدرت ملی باشد).
- همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این گفتگو نیست، این تحمیل است و ایران زیر
بار تحمیل نمیرود. (امنیت ملی، مسئولیت نفی تمامی شرایط تهدید و تحمیل بر
فضای ملی کشور است).
عرصه دیپلماسی عرصه لبخند و مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب
چالش اصلی فهم و درک شود ... درک ماهیت طرف مقابل و فهم صحیح هدفگذاری او
(ضعف در ادراک تهدید و غافلگیری در برابر ترفندهای او باعث به خطر افتادن
امنیت ملی میشود).
اگر روزی این مسئله با عقبنشینی حاصل شود آنها برای ادامه دشمنی با ایران
عزیز دهها بهانه دیگر از جمله پیشرفتهای موشکی و مخالفت با رژیم
صهیونیستی و حمایت از مقاومت را مطرح میکنند. (امنیت ملی تابعی از ضریب
اطمینان حداکثری در رسیدن به اهداف در مصاف با دشمن حتی در جبهه دیپلماتیک
میباشد).
در پایان این تذکرات و توجهات چندین ماهه ایشان نیل به توافق را متضمن
تأمین عزت و امنیت جامعه اسلامی میداند و در صورت دسترسی به یک توافق خوب
از آن استقبال نموده و لیکن 6 شاخص اساسی را به عنوان خط قرمز و حفاظت از
منافع ملی کشور مطرح میفرمایند:
ضرورت حفاظت از دستاوردهای هستهای
مهمترین ویژگی صنعت هستهای در کشور به زعم فرمایش حضرت امام خامنهای عزیز
(مدظله العالی) انفجار علم در نسل جوان و دانشمند کشور بود و قاعدتاً باید
در مسیر توافق، بتوان به تحکیم و توسعه تحقیقات در زیرساختهای علمی و
فناوری حوزه صنعت هستهای پرداخت و با اعمال محدودیتها در این صنعت و به
انجماد و رکود کشیده شدن هسته تحقیقاتی این صنعت و غیرفعالسازی آن، شاهد
افت اقتدار علمی و آسیبپذیری استقلال و خودکفایی ملی شود که امید است در
ادامه مذاکرات این نیاز ملی به عنوان بخشی از منافع امنیت ملی کشور مورد
توجه قرار گیرد.
عدم اعتماد به آمریکا به عنوان یک تجربه مستعد تاریخی در دشمنی با ملت ایران
آمریکا از زمان حضور سلطهگرانه خود در کودتای سال 1332 تا زمان تسخیر لانه
جاسوسی خود هیچگاه راهبرد دشمنی خود را به راهبرد اعتمادسازی نزدیک ننموده
است و همواره با بدعهدی و از پشت خنجر زدن هر گونه از احقاق حقوق ملت
ایران را در عرصههای گوناگون با چالش و بنبستسازی مواجه ساخته است و
علیرغم نظارتهای مختلف نهادهای بینالمللی، با تحریم کشورها و جنگافروزی
خود بیش از چهار مرحله از تحریمهای متنوع جهانی و موضوعی را علیه ملت
ایران و نیازهای اساسی آن به اجرا نهاده و آنها را به عنوان یک تهدید علیه
روندهای رشد و پیشرفت این ملت فعال نمود.
حال نباید با حریفی که این همه سابقه بدعهدی و شدیدترین توطئههای نظامی -
اطلاعاتی و امنیتی را در طول یک سده گذشته علیه فضای جامعه ایران داشته است
نمیتوان روندهای امنیت ملی کشور را با اعتمادی بدون پشتوانه و هشیاری
تاریخی و انعقاد یک توافق جامع با امکان بازگشتپذیری سریع ایران در صورت
بدعهدی حریف دنبال کرد.
لغو کامل و یک جای تمامی تحریمها همزمان با انعقاد توافق جمهوری اسلامی ایران با 1+5
احتمالی جدی و قابل اتکاء و ناشی از نقض تعهدات جهانی و بینالمللی غرب
نشان میدهد که نظام استکباری پس از انعقاد قرارداد نسبت به لغو تمامی
تحریمها به صورت همزمان اقدام ننموده و یا به بهانههای واهی و تهدیدآفرین
گذشته همچون استفاده از موشکهای بالستیک و یا نقض حقوق بشر و امثالهم
مجدداً بازگشت تحریمها را دنبال و به اجرا گذارد در حالی که امنیت ملی
کشور نیازمند تضمینهای برگشتناپذیری تحریمها را ایجاب میکند و این مهم
قابل چانهزنی و معامله نیست.
ممنوعیت ورود و نفوذ به حریم امنیتی و دفاعی به بهانه نظارت بازرسی
در گزاره برگ آمریکاییان تأکید بر امکان بازرسی بر تسلیحات و صنایع موشکی
جهت محدودسازی آن با عبارت «همه جای ایران» آمده است که در ترکیب با قاعده
بازرسیهای بدون اطلاع که مورد اتکاء فکت شیت آمریکا، آلمان و فرانسه
میباشد گواه بروز یک نگرانی در انعقاد توافق علیه امنیت ملی کشور باشد که
موجب بازرسی تمامی مقرهای نظامی و کلیدی کشور را در معرض آسیبپذیری
اطلاعاتی، امنیتی و نظامی قرار دهد.
عدم توقف توسعه علمی و فنی صنعت هستهای در هیچ شرایط
پشتوانهای از نیروهای پرتوان و نخبه داخلی روند توسعه علمی صنعت هستهای
را به صنعتی مرزشکن در قیاس با دانش هستهای جهان تبدیل نموده است و
بیتوجهی به سرعت رشد این دانش در رقابت با دانش جهانی یا محدودسازی آن به
یک مدل ساده و پیش پا افتاده آزمایشگاهی در عین تحریمهای علمی دانشجویان و
اساتید در دانشگاههای غرب به معنای به رکود کشانیدن عرصه تحقیق و نوآوری
جهادی این عرصه است به گونهای که حتی در بازطراحی قلب راکتور اراک نیز
هزینه و تقلیل توانمندی را به دانش موجود هستهای در کشور سپرده و مایل به
انتقال فناوری جدید و با آموزش متخصصان ایرانی را نیز تأیید نمینمایند و
فرزندان ملت در مذاکرات رویاروی خود نباید این تحقیر و تضعیف ملی را تاب
آورده و تحصیل آن را به جامعه علمی کشور پذیرا باشند.
ممنوعیت هر شیوه نظارتی که ایران را به یک استثنای غیرمتعارف در نظارت جهانی
نظارتهای غیرمتعارف و تمکین در برابر فشار دشمن به منظور بازرسیهای
تحقیرآمیز و متعارض با عرف نظام و حقوق بینالملل از یک سو و مغایر با شئون
و مصالح امنیت ملی که موجب جریحهدار شدن غرور و عزت ملی شود باید طرد شده
و از ورود و پذیرش آن در پروتکل الحاقی و توافقات پیشرو پرهیز کرد و در
کنار آن نیز گزارههای پربهانه همچون مشکوکیت بدون هر گونه مدرک مستند و
محرز اطلاعاتی نمیتواند بهانهای برای نظارتهای اطلاعاتی، امنیتی و قابل
سوء استفاده کشورهای معارض و دشمن جمهوری اسلامی ایران باید از توافقنامه
با دقت و هوشیاری حذف شده، فرماندهان عرصه دیپلماسی به الگوی ضداستکباری
جمهوری اسلامی و تاریخ زرین مقاومت و پایداری آن را به عنوان سرسلسله عزت
اسلامی مدنظر قرار دهند.
بایستهها و الزامات امنیت ملی در توافقات هستهای
آنچه را که امروز ملت ایران به عنوان آرامش و احساس امنیت خود از آن یاد
میکنند مرهون نقش بیبدیل رهبری معظم انقلاب اسلامی و ولایت او بر تمامی
ارکان هدایت و تأمین امنیت ملی است به گونهای که تحلیلگر مؤسسه بروکینگز
نیز موافقت جمهوری اسلامی ایران را ناشی از نبوغ، سادهزیستی و اتکاء
رهبریت انقلاب اسلامی بر کلام اللهاکبر است، تلاش و زحمات رزمندگان و
فرماندهان مؤمن و انقلابی عرصههای دفاع و امنیت و حفظ آمادگیهای همه
جانبه آنان در دفع تمامی تحرکات و رفتارهای تهدیدآمیز دشمنان را در اجرای
تدابیر و فرامین صادره از سوی فرماندهی معظم کل قوا نیز زنجیرههای موفقیت و
کارآمدی دفاعی-امنیتی را تکمیل و احساس امنیت را در جامعه مضاعف نموده
است.
به یقین موفقیت مذاکرات سخت و سنگین حقوقی و بینالمللی بدون اتکا به نگاه
راهبردی و راهنماییهای دقیق، هوشمندانه و قاطع مقام معظم رهبری به طور قطع
نمیتواند تامین کننده امنیت ملی کشور و آینده شفاف و اطمینان بخشی در طی
مسیر پیشرفت و تعالی علمی و معنوی در جمهوری اسلامی ایران محسوب شود.
حال که فرزندان انقلابی و مومن انقلاب اسلامی پا در این عرصه و مصاف یک
نبرد نابرابر دیپلماتیک گذاشته تا حق تاریخی یک تمدن پایدار و زمینهساز
ظهور حضرت حجت (ع) را بازستانند بدانند و آگاه باشند که گردنآویز افتخار و
خدمتگذاری این ملت زمانی به خانواده دلاور سیاست خارجی تعلق خواهد گرفت که
احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی را در پناه رهنمودهای رهبری
عظیمالشان در مراحل آتی مذاکرات دنبال کنند که فرمودند:
همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتوگو شود و ممکن
است کشور و ملت مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند امروز اگر شما این حق
را به چنگ نیاورید (اگر فریب لبخند دشمن را بخورید) دهها سال ملت ایران به
عقب رفته و عقبمانده خواهد شد. باید توجه داشته باشید که آنان در هر دوره
از حیات انقلاب اسلامی برای تضعیف، تغییر و براندازی نظام مقدس جمهوری
اسلامی ایران در یکی از حوزههایی که در آن مقطع به عنوان نقطه هدف مدنظر
قرار داده بودند تلاش کردهاند و امروز نیز برگ برنده آنان کشانیدن کشور به
پای میز مذاکره و تحمیل و فشار بر ملت ایران است.
لذا بر خود وظیفه میدانم به عنوان عضوی از خانواده بزرگ و پرافتخار بسیج
مقاومت، روحیه پایداری و استقامت این ملت را در تعقیب و تحقق حقوق حقه خود
برای جامعهای امن،مستقل و مقتدر در سالهای پیش روی را توجه داده و تامین
آن را اساسیترین ماموریت و وظیفه ارتش منظم دیپلماسی در مذاکرات هستهای
بیان کنم.
اصول و مبانی اساسی در ورود به تنظیم سند پایانی:
-عدم غفلت از جنایات و تاریخ شربار آمریکا در مقابله با عزت، پیشرفت و کرامت مردم ایران
- عدم نقض، تعذیل ویا تنزیل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به عنوان سیاست اساسی طی روند توافق با طرف مذاکرات
- توجه تام به حقوق امنیت ملی کشور و با امکان تعقیب و تامین موفق آن در 2 دهه آینده بر اساس مفاد توافقنامه
- توجه به حفظ استقلال و حاکمیت مالی و معنوی نظام جمهوری اسلامی و ملت قهرمان ایران بر سرنوشت انقلابی و ملی خود در کشور و منطقه
- توجه به امکان تولید اجماع ملی بر موضوع و مواد توافق در نزد ملت و نمایندگان منتخب و شایسته آنان
- پرهیز از بروز اختلال و مینگذاری در نقشه راه توافقات و تقویت مسیر رشد و پیشرفت تحقیقات هستهای در کشور
- به حداقل رسانیدن هزینهها و زمان برگشتپذیری جمهوری اسلامی ایران به
شرایط مجدد و نامحدود غنیسازی در صورت عدم توجه هر یک از اعضای 1+5 به
اجرای توافقات.
- اتکا واقعی به ارزش و قدرت مقاومت و پایداری ملت به عنوان اصل جایگزین در صورت عدم توافق
- ابتناء نتایج و اهداف مورد انتظار بر سه اصل واقعبینی، آیندهنگری و استحکام منافع و مصالح ملی کشور
- شاففیت در مواد توافق و ضمائم و پرهیز از کلیگویی و الفاظ چند وجهی و منطبق با تمامی ملاحظات امنیت ملی کشور
بایستهها و الزامات توجه به توافقات موثر در امنیت ملی کشور
بعد از انتشار گزاره برگ آمریکا که مبتنی بر مطالبات غلط، غیر موجه و توافق
ناشده بود آقای دیوید آلبرایت در مصاحبهای عنوان داشت که باور نکرده است
که ایران چنین امتیازی را در مذاکره 1+5 بدهد و جان نبرنز مدیر سازمان
اطلاعات مرکزی CIA نیز شگفتی خود را از دستاوردهای آمریکا در این مذاکره
بیان نمود.
در حالی که مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی نتایج مذاکرات را در قالب
بیانیه لوزان، تفاهمی ابتدایی برای طی مسیر مذاکرات منصفانه در آینده
میدیدند، انتشار این گزاره برگ نشان از دقت تمامی دستاندرکاران مذاکره در
رویارویی با طرفی پرفریب و دغلباز است که همواره تصورات غلط و
خیانتکارانهای را از خود بر جای میگذارد.
ظاهراً آمریکا از این گزاره برگ فراتر از یک مصرف داخلی و دلگرم سازی
سرمایه اجتماعی خود برنامهریزی نموده است. نقطه مشترک فیما بین مایکل
هایدن رئیس پیشین آژانس ملی آمریکا و ایهود باراک نخست وزیر پیشین رژیم
صهیونیستی در دلگرمسازی نتایج مذاکره فی مابین دولت اوباما و شرکای
بینالمللی آن بوده است، زیرا بیش از آن چیزی بود که فکر میکردیم
میخواهیم و در آن به چیزی برخورد نکردیم که حائز شرایط تحقق اهداف ما
نباشد.
به واقع آنچه که در گزاره برگ غرب با بیتوجهی به آنچه خطرات و آسیبهایی
را از برای امنیت ملی کشور به همراه خواهد داشت بیانیه اعلامی در لوزان
طرح گردید. چه تفاوتهای را در برداشته و مقالهای که توسط آقای جکسون دیل
در اواخر ماه فروردین منتشر شد برخی از اهداف آمریکا را اینگونه تفسیر
نمود.
به یقین آمریکا در تمامی بندهای مورد توافق در سه افق 15 ،10و 25 سال
برنامههایی را تنظیم کرده است که تحولات آینده ایران را در قالب آن
پیشبینی و مدیریت نماید. در غیر این صورت چه تضمینی وجود دار که ایران با
آزادسازی صدها میلیارد دلار ناشی از این توافق به سمت سرمایهگذاری بیشتر
در امور سایبری و فناوریهای نظامی متعارف و تحقیقات پیشرفته نرفته و بعد
از 10 سال خود را به یک ابرقدرت منطقهای و جهانی تبدیلی ننماید. اگر
سناریوهای این توافقنامه ایران را به سمت تغییر نبرد تمامی این تلاشها
بیفایده خواهد بود بزغم این گزارش غرب تصور میکند پرونده هستهای به چند
روش میتواند به تغییر معادلات تصمیمسازی در داخل کشور به عنوان یک ابزار
فشار و در هم ریختن محیط سیاست داخلی کمک کند که مطلوب نظر آمریکا تامین
شود و به تدریج جریان مدافع آمریکا را به قدرت نزدیک نماید.
برخی از این هشدار و مقابلهسازی در سخنرانی آغاز سال 1394 در حرم رضوی از
سوی حضرت امام خامنهای عزیز تحت عنوان توجه به روشنفکری قاجار مآبانه
مطرح گردید که میتواند این سیاست آمریکا را در نظام مقدس جمهوری اسلامی
ایران برملا سازد.
بخش دیگر از این واقعیت را میتوان در سند سیاست خارجی آمریکا در 2012
مشاهده نمود که براساس آن آمریکا به دلیل مشکلات درونی و مالی درون آمریکا
مایل است که مناقشات منطقهای را به یک یا چند کشور قدرتمند منطقه سپرده و
صرفاً با مشخصسازی چالشها، به هدایت ظرفیتهای منطقهای و نحوه برخورد با
آنها اشاره و مدیریت نماید.
هرچند به نظر میرسد این عملکرد نوعی مدیریت هوشمندانه ضعف غالب و تاریخی
بر فضای آمریکاست ولی این واقعیت را نفی نمیکند که آمریکا وارد دوران ضعف
ژئوپلتیکی خود در جهان شده و مایل نیست که روند افول خود را تشدید و یا
ابزار آن را در دسترس دیگران قرار دهد.
و فرزندان دیپلماتیک کشور باید بتوانند این عرصه و ناتوانی را درک کرده و
امکان حضور آمریکا در صحنه گردانی آینده کشور و امینت آن را با اتکا بر
زیرکی، قاطعیت و آیندهنگری خود به بنبست برسانند.
باید توجه داشت که:
1- واگذاری حقوق امنیتی کشور به دولتی که نتواند و یا نگذارند به تعهدات
خود عمل نماید و با رفتار خارج از اراده او در توافقات تأثیر بگذارد خطایی
نابخشودنی است.
الزام نخست و مهم آن است که در صورت امکان بازگشت تحریمها به هر صورت و
بهانهای باید به صراحت با عدم الزام حقوقی و بینالمللی جمهوری اسلامی
ایران نسبت به تعهدات داده شده مواجهه و حق بازگشت به شرایط قبل و اعمال
حاکمیت کشور در ادامه مسیر را بلامانع سازد.
2- ماهیت توافق به گونهای باشد که جمهوری اسلامی ایران بتواند زیرساختهای
صنعتی خود را در بازگشتپذیری حفظ و نگهداری نموده و برای اعمال حاکمیت
خود نیازمند هزینههای سنگین نصب، جابهجایی و یا ترمیم عناصر مستهلک شده،
نگردد.
3- غرب باید متعهد گردد که به منظور اجرای توافق و نظارت بر آن از لابیگری
و استفاده از گروههای فشار سیاسی و یا هرگونه طرف ثالث در خارج از حکومت
به عنوان ابزار فشار، جمعآوری اطلاعات، اتکا خبری و یا رسانهای پرهیز
نموده و این نکته در قطعنامه ابطال مصوبات قبلی در شورای امنیت به صراحت
گنجانیده شود.
4- تمامی قطعنامههای شورای امنیت مبتنی بر تحریم کشور و گنجانیدن ایران
در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل بایستی به صورت شفاف و قاطع، لغو و ابطال
شود و در قطعنامه دیگری با حضور تمامی اعضا بر آن تصریح شده و مشروط به
رفتار دیگر، زمان مشخص و یا وقوع تعهدی دیگر نباشد و کلیه اعضای شورای
امنیت سازمان ملل به پایبندی و اجرای ان متعهد بوده و دارای ضمانتهای عدم
نقض باشد.
5- گزارشهای مبتنی بر راستیآزمایی میبایستی در قالب یک پیوست و صرفاً در
موضوعات غنیسازی و براساس حقوق توافق و با رعایت اصول حاکم بر حقوق
بینالملل در نظارت بر بازرسی تنظیم و به پیوست توافق به عنوان سند رسمی
ضمیمه گشته و مشخص گردد مسائل و ابهامات فیمابین آژانس و ایران کاملاً حل
شده است.
آژانس مجاز نباشد به غیر از موضوعات غنیسازی و امکان مشخص و مربوط و یا
بدون مدرک و دلائل مقتن و مستند به صرف مشکوکیت و براساس دلایل واهی،
سیاسی، جناحی و تحریک شده خود را مجاز به ورود به مناطق و مراکز حساس نموده
و یا از اختیارات استثنایی در نظارت و بازرسی برخوردار شود. قاعده و گونه
بازرسیهای مزبور بایستی مستند به مواد و مفاد مصرح در حقوق و قوانین
بینالمللی و پادمان مورد توافق با آژانس باشد.
6- هیچ یک از اطراف توافق مجاز به ورود به قواعد و کارکردهای امنیت ملی
کشور همچنون برنامههای دفاعی -اطلاعاتی -امنیتی، منطقهای و سیاستهای
سایبری و سیاسی کشور تحت عناوینی همچون فعالیتهای مجاز و یا مشابه آن
نبوده و هیچ مدل و الگویی را برای تبعیت و یا پیشنهاد نمیتوانند ارائه و
مطرح سازند.
7- هرگونه اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران باید منوط به تصویب مراجع رسمی
و قانونی در کشور بوده و آغاز زمان تعهدات منوط به تأیید آن از سوی مراجع
ذیربط بوده و نقض تعهد و یا رد توافق، هیچ مسئولیتی را در ادامه انجام
تعهد، الزام نمیسازد و در همین راستا نیز در صورت تأیید تعهدات و تصویب
توافق بدیهی است که به اجرا نهادن آن و آغاز تعهدات باید از روزی که تمامی
تحریمها توسط شورای امنیت، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا لغو ابطال گردد،
به اجرا نهاده میشود و فرآیند توقف غنیسازی و برچیدن سانتریفیوژهای M1IR,
2IR.4IR,5IR,6IR و 8IR تحت نظارت آژانس آغاز شود در غیر این صورت عملاً
دستکاری هر نوع از این زیرساختها و برچیدن آن عملاً بازگشتپذیری آن را با
هزینههای فراوان و تخریب بسیاری از اتصالات و اجزا اساسی آن مواجه
میسازد.
8- تعلیق و برچیدن هر یک از زیرساختهای هستهای باید متضمن برچیدن
زیرساختهای تحریم توسط 1+5 باشد و در صورت اصرار بر تعلیق و نه لغو
تحریمها از سوی غرب، جمهوری اسلامی ایران نیز باید کلیه توافقات را در سطح
تعلیق فعالیتهای هستهای اعم از فعالیت سانتریفیوژها، تعلیق سطح
غنیسازی، تعلیق تحقیقات پیشرفتهسازی سانتریفیوژها و راکتورها و تعلیق
مراکز هستهای مورد هدف همچون قلب راکتور اراک و تغییر کاربری سایت فردو را
معلق یا متوقف سازد.
9- جمهوری اسلامی ایران در انتقال دانش هستهای خود به دیگر کشورها آزاد و
فاقد هرگونه محدودیت میباشد لذا در انتخاب مشتری و محصولاتی همچون آب
سنگین، اورانیوم تخلیصی، دانش و فرآوری، دانش ساخت و راهاندازی راکتور و
اکتشاف معادن و یا دیگر فناوریهای وابسته و نیز راهاندازی کنسرسیومهای
مشترک و تخصصی صرفاً براساس معاهده NPT عمل نموده و ملزم به پاسخگویی در
قالب توافق 1+5 نمیباشد.
10- هیچ یک از طرفین نمیبایستی عدم توافق در مورد برخی از بندهای مورد بحث
را به عنوان ابزار فشار و تحمیل نیات خود بر محیط اجتماعی و رسانهای طرف
مقابل استفاده و با حفظ محرمانگی مذاکرات از تحریک اجتماعی محیط مقابل و
صفر و یک سازی مذاکرات و متهم سازی دیگری پرهیز شود. با این رویکرد خود را
از دام خطاهای محاسباتی دشمن دور نگهداشته و سازوکارهای ضد اقتدار طراحی
شده از سوی او را در شبکه سرمایه اجتماعی و اقتصادی کشور خنثی مینماییم.
11- پنج کشور مذاکره کننده متعهد گردند تا با جمهوری اسلامی ایران در
مبارزه با ساخت و تکمیل سلاحهای هستهای در سطح منطقه همکاری نموده و
مقدمات برچیدن کشورهای دارای تسلیحات هستهای و بازرسی بینالمللی از مراکز
آنان را براساس پادمانهای نظارت بینالمللی فراهم سازند.
12- کلیه کشورهای متعهد به تأمین سوخت مورد نیاز جمهوری اسلامی ملزم گردند
که ما به ازای راهاندازی راکتورهای تولید انرژی تا سقف 20 هزار مگاوات در
سطح ملی و یا صنعتی که تضمین تداوم پیشرفت علمی کشور میباشد، آن را در
قالب نظارت و بازرسی پادمانهای مورد توافق آماده بارگذاری و بهرهوری
نمایند.
13- گروه کشورهای 5 طرف مذاکره در صورت نقض تعهد در اجرای توافقات به مثابه
طرف واحد محسوب شوند و طرف ایرانی باید از منظر حقوقی بتواند به طور
یکجانبه همه تعهدات خود را به دلخواه نادیده گرفته و براساس تشخصی منافع
ملی خود عمل کند.
14- کلیه مواد و تجهیزاتی که در توافق 1+5 در زمره محدودیت و کاهش میزان و
یا عملکرد قرار میگیرند میبایستی براساس نرخ و مبلغ توافقی بین دو طرف در
معرض فروش و یا واگذاری واقع شود و عدم واگذاری مبلغ مابهآزای آن به
مثابه آزادی جمهوری اسلامی ایران در فروش آن تحت نظارت آژانس میباشد.
15- به یقین در مذاکرات پیشروی، هیچ شائبه جناحی و یا خاص سیاسی مطرح
نبوده و ادبیات مذاکرات براساس تأمین منافع ملی و حصول فرصت مناسب دیگری در
احقاق حقوق ملت ایران است. تنظیم و دنبال میشود لذا دولت خدمتگزار
میبایستی از ورود پیامها و رسانههایی که به دنبال دو قطبیسازی فضای
فعلی و آتی مذاکرات برای ترسیم فضای آینده منطبق با نیات جناحی و غیرولایی و
تحلیلهای نادرست میباشند، خودداری نماید.
16- گروه 1+5 در یکی از بندهای توافق خود عدم حمایت کشورها را از اشاعه
سلاح هستهای در منطقه اعلام نموده و امکان حمایت از اقدام قضایی و
بینالمللی علیه دارندگان سلاح هستهای را فراهم و مشروع قلمداد نموده و
از هرگونه اقدام مشابه در راستای خلع سلاح هستهای رژیم صهیونیستی اعلام
دارند.
در خاتمه امید دارم که در پناه توافقی شرافتمندانه و عزتآفرین بتوان
آزمونی بر عدالت بینالمللی در اعاده حقوق انسانی یک ملت باشیم و فرزندان
این ملت در تیم مذاکرهکننده خصوصاً آقای ظریف تمامی خطوط قرمز مورد تأکید
را پاس بدارد و با توجه به نمایندگی حساس و سرنوشتساز خود از سوی ملت
ایران، اقتدار و سربلندی انقلابی و باور و پایداری ملی را با برگرفتن صحیح
از رهنمودهای رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای عزیز تحکیم
بخشند.
انالله لا یلفج الصالحین
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی
- ۹۴/۰۲/۱۴